پل قدیس . [ پ ُ ل ِ ق ِدْ دی ] (اِخ ) سن پل
۞ . بولس . پاولوس . پولس . یکی ازحواریون است که در سال دوم میلادی به طرسوس متولد شده است . پدر او از یهود بود و اسم اصلی پاولوس (شائول ) است . تربیت او در قدس شریف بود و در اول امر با دین ترسائی خصومت میورزید بعد در راه دمشق معجزه ای دید و به دین عیسی گروید و یکی از بزرگان دعاة مذهب مسیح شد. یکی از سرداران روم را در «پافوس » یعنی «باف »موسوم به «سرجیوس پاولوس » به دین عیسی دعوت کرد و او بپذیرفت و بدین جهت سرجیوس را نسبت بدو کرده پاولوس خواندند سن پل در قبرس و آناطولی و یونان و سالونیک و اَطنه و سائر شهرها علناً به دعوت انجیل پرداخت و در سال
58 م . که به موطن خویش قدس شریف بازگشت یهودیان با او مخالفت آغازیدند و حاکم فلسطین موسوم به «فلیکس » او را دو سال در قیصریه محبوس ساخت و پس از آن وی را به روم فرستاد و در آنجا او را تبرئه کردندو هم به شهر روم مردمان را به دین مسیح دعوت کرد. سپس به مشرق بازگشت و کرت دیگر در سال
62 یا
64 م . به روم شد و در آن وقت عیسویان در روم بسیار بودند و نِرون امپراطور روم او را خواست و از وی مؤاخذه کرد و او جوابهای درشت گفت از این رو در سال
66 با پطروس حواری (یعنی سن پیر) به امر نرون مقتول گشت و جسد او را در راه «اوسمَیه » به خاک سپردند و بعدها مسیحیان استخوانهای وی را به کلیسای سن پیر نقل دادند. ذکران او را در بیست ونهم حزیران گیرند. چهارده خطبه از او در دست است و در کتاب اعمال رسولان انجیل ترجمه ٔ حال وی آمده است . (قاموس الاعلام ترکی ). در کتاب قاموس مقدس آمده است : در لغت بمعنی کوچک میباشد و او را درزبان عبرانی شاؤل میگفتند و او حواری ممتاز قبایل بود. (روم
11:
13). اول ذکری که از این اسم داریم در «
1 ع
13:
9» میباشد. بعضی بر آنند که سبب تسمیه و تبدیل شاؤل به پولس که اسم رومانی است مطابق رسم یهودیانی بود که در دول خارجه میبودند و یا اینکه بواسطه ٔ احترام سرجیوس پولس که دوست او و یکی از جدیدالایمانان سلف بود که در آیه ٔ
7 مذکور است این اسم را بر خودقبول نمود امکان دارد که در طفولیت به همین دو اسم خطاب شده معروف بوده است . و او در شهر طرسوس قلیقیه متولد گشت و امتیاز رعیتی روم را ارثاً از پدر یافت والدینش از سبط بن یامین بودند که او را بر حسب رسوم و قواعد یهود تربیت کردند و همچو عبریی از عبریان نشو و نما کرد فی
3:
5. شهر طرسوس از حیث علم و تربیت بسیار معروف و مشهور بود و پولس همواره در علم و آداب و معرفت و تربیت ترقی می کرد تا در موقع مناسب والدینش او را به اورشلیم فرستادند تا در خدمت غمالائیل که از مشاهیر علمای آن زمان بود تعلیم و تحصیلات خود را کامل نمایند لکن معلوم نیست که در زمان ظهور مسیح دراورشلیم بود یا نه . احتمال میرود که بعد از مراجعتش به طرسوس بر حسب رسم عمومی یهود که میگفتند «آنکه پسر خود را صنعت مفیدی نیاموزد ویرا بدزدی داشته است »صنعت خیمه دوزی آموخت . (
1 ع
18 :
3 و
20:
34،
2 تسلو
3:
8).چون سی سال از سنش گذشته بود در میان قوم یهود مشار بالبنان و شخصی نافذالامر گشته از تعلیمات غمالائیل فواید بسیار یافته در شریعت و علوم دینیه مهارت تام و تمامی بهم رسانیده برحسب قواعد فریسیان تن به ریاضات شاقه سپرده عالمی مرتاض و حافظ قوی و متعصب دین یهود و دشمن تلخ و سخت دین مسیحی گردید. (
1 ع
8:
3 و
24:
9 -
11). در این حال بر حسب مسطورات کتاب اعمال (اع
9:و
26): مسیح در راه دمشق بدو مکشوف گشته اعجازاً هدایت یافته تابع دین مسیح شده مسیح برای او عمده ٔ مقصد گردید (اع
26:
15 اقر
15:
8) و دل و جان و اندیشه و قوت و قدرت خود را تماماً به مسیح سپرده من بعد چه درحیات و چه در ممات غلام عیسی مسیح بود و تمام قوا و غیرت و مجاهدات و اندیشه ٔ خود را وقف محافظت و انتشار انجیل مسیح نمود. خصوصاً در میان قبایل چنان مینماید که افکار او در خصوص روح دین پاک و عالی مسیح چه در عبادت و چه در اثر اعمالش دارای اهمیت مخصوص بود ضدّیت او به رسوم و قواعد عبادت و دین یهود وی را درهر جا مورد کینه و دشمنی اهالی وطن خود کرد و بالاخره بواسطه ٔ شکایت اهالی وطن بدین وسایل بر وی شکایت آورده بتوسط رومیان در قیصریه محبوس گردید و چون مدت دو سال بر این برآمد وی را از قیصریه برای استنطاق به رومیه فرستادند زیرا که خود خواهش نمود که در حضورامپراطور حاضر شود. حکایاتی که نویسندگان کلیسای سلف در خصوص پولس ذکر میکنند چندان محل اطمینان نیست ولی در قرنهای اوّل رأی ذیل محل قبول عامه بود یعنی که در پولس خطائی نیافتند و در آخر دو سال که تقصیری بر او ثابت نتوانستند کرد پاکدامنی وی ظاهر شده از حبس مستخلص گردید، بعد از آن دوباره به رومیه مراجعت کرد و نرون ثانیاً او را حبس کرده مقتول گردانید. چنان مینماید که پولس در تمام علومی که در آن وقت در میان یهود متداول و معروف بود مسلط بوده و از مهارت و تسلطی که در زبان یونانی داشته است معلوم میشود که از نوشتجات یونانیان نیز بی اطلاع نبوده با فیلسوفان ایشان مباحثات بسیار کرده از شعرای آنها مثل اریتس (اع
17:
28) و میندر (اقر
15:
33 و
1) پای مندیز (تیط
1:
13) اقتباس میکند اما نمیتوان گفت که کلیةً در علوم ایشان عالم بوده . از رسوم مؤثره ٔ سجیه و طبیعت او قصد عام و عالم گیر و روحانیت دین مسیح و آثار مطهره وشرف بخشای بر قلوب مؤمنین بخوبی معلوم میگردد دین مسیح و اثر مطهر آن آتش محبت و خیال نجات بخشی تمامی مردم را از خود ناجی اقتباس نمود. (کل
1:
12) چنان مینماید که بسیاری از حواریان و سایر معلمان بیشتر به اصول دین یهود و قوانین و رسوم و آدابی که در آن تربیت یافته بودند متوجه بوده اعتنا مینمودند یعنی آنهارا اصل و مسیحی گری را چون فرع میدانستند که بر تنه ٔقدیم پیوسته شود یعنی که وجود و حیات شاخهای نو بسته بوجود و حیات تنه است لکن پولس یکی از آنهائی بود که از این کوتاه نظری صرف نظر کرده دین مسیح را در روشنائی حقیقی اش چون مذهب عام و عالم گیر تصور مینماید. دیگران بر آن بودند که کسی که بخواهد بدین تازه متدین شود باید اول یهودی شود و یوغ اطاعت شریعت موسی رابر خود گیرد لکن پولس بر آن بود که این دیوار حایلی که اسباب نفاق یهود و قبایل است از میان بردارد و بنماید که تمام ایشان در مسیح یکی هستند و نتیجه ٔ تمام اعمال او همین بود و به هیچ وجه از پیروی این مقصودعظیم دست نکشید و از تنبیه پطرس که نظرش به زمان بود باز نایستاد و حیات خود را در مقابل تعصب هموطنان خود در خطر گذاشت و فی الحقیقة به همین واسطه بود که مدت پنجسال در اورشلیم و قیصریه و رومیه محبوس شد.
خلاصه ٔ تاریخ سرگذشت پولس :
ایمان آوردن پولس (اع
9:) سال
37 م . سکونتش در عربستان
37-
40 م . سفر اولش به اورشلیم . (غلا
1:
18). سکونتش در طرسوس . (اع
9:
23-
30). و مسافرتش در انطاکیه . (اع
11:
28)
40 م . سفر دومش به اورشلیم با بارنابا از زمان قحطی و آوردن اعانه از برای فقرا (اع
11:
30)
44 م . سفر اولش برای بشارت در اطراف با بارناباو مرقس در قیرس و انطاکیه پیسیدیه و ایقونیه و لستره و دریه و مراجعتش به انطاکیه . (اع
13:و
14:)
25-
41 م . انجمن شدن حواریان در اورشلیم . دشمنی میان یهود و قبایل در کلیسا. سفر سیمش به اورشلیم با بارنابا و تیطس و اصلاح خصومت و موافقت یهود و مؤمنین قبایل . مراجعت پولس به انطاکیه . مباحثه با پطرس و بارنابا در انطاکیه و جدائی موقتی بارنابا (اع
15:
21-
30). سفر ثانی پولس برای بشارت از انطاکیه به آسیای کوچک و قلیقیه و لیکاونیه و غلاطیه و تراوس و شهرهای یونان یعنی فیلپی و تسالونکی و بیریه و اطینا و قرنتس (اع
15:
30-
18:ا).و در این سفر بود که به بشارت دادن در اروپاشروع کرد
51 م . توقفش یکسال ونیم در قرنتس و تصنیف دو رساله ٔ تسالونیکیان
52-
53 م . سفر چهارمش به اورشلیم و چندی توقف در انطاکیه (اع
18:
11-
33). بعد سفر سیمش از غلاطیه و فریجیه در پائیز برای بشارت (اع
19:
1). توقفش مدت سه سال در افسس و تصنیف رساله ٔ غلاطیان (اع
20:
1) در سال
56 یا
57 م . و رفتنش به مقدونیه و قرنتس و کریت که در کتاب اعمال مسطور نیست . تصنیف رساله ٔ اوّل به تیمونیوس و مراجعتش به افسس . و تصنیف رساله ٔ اول به قرنتیان در بهار سال
57:
54-
57 م . مفارقتش از افسس در تابستان و رفتنش به مقدونیه و تصنیف رساله ٔ دوم به قرنتیان و رساله ای به تیطس سال
57 م . توقفش سه ماه در قرنتس و تصنیف رساله ای برومیان در سال
58 م . سفر پنجمش به اورشلیم در بهار و گرفتار شدن وفرستادنش به قیصریه در سال
58 م . (
1ع
20:
3-
21:
11). سفر پنجمش به اورشلیم ، (
1ع
20:
3-
21:
15) محبوسیش در قیصریه . اجرای حکم بر او در حضور فیلکس ، فستوس و اغریپاس و شروع تصنیف انجیل لوقا و کتاب اعمال حواریان (
1ع
21:
17-
26:
32)
58-
60 م . سفرش به روم در پائیز و شکستن کشتی در نزدیکی ملیطه و پیش رفتنش به روم (
1ع
27:
1-
28:
16) در بهار سال
60-
61 م . اسیری اولش در رومیة(اع
28:
30) و تصنیف رساله ای به قلسیان و افسسیان و فیلییان و فیلمون
61-
63 م .
حریق رومیه در تابستان و اذیت مسیحیان در سلطنت نرون و شهادت پولس بزعم آنانی که میگویند پولس یکدفعه در روم محبوس شد. تصنیف رساله ٔ دوم تیموتیوس سال
64 م . اشخاصی که گویند پولس دفعه ٔ ثانی اسیر و دستگیر شد معتقدند بر اینکه از اسیری اولش در سال
63 آزاد شده پس از آن محتمل است که در اسپانیا روم (
15:
24 و
28) و افسس ومقدونیه .
1 تیمو
1:
3 و کریت تیط
1:
5 و آسیای صغیر.
2 تیمو
1:
5 و نیکاپولس تیط
3:
12 سفر کرد. در این صورت تصنیف رساله به تیموتیوس و تیطس در این اثنا بوده سال
63-
67 م . و بعد تقریباً تنها و بی رفیق معاون تازه شهادت خود را با خوشنودی منتظر بود.
این سفرهای مختلفه که اکثر آنها را پولس پیاده طی کرد با مکتوبات الهامی کتاب اعمال رسولان و بیانات مؤثره ٔ زحمات خود پولس فی نفسه که در
2 قر
11:
23-
25 و غیره مسطور است باید با نقشه مطابق کرده و خوانده شود. و چون بنظر آوریم ولایاتی را که از آنها عبور کرده بشارت داد و اشخاصی را که ایمان آوردند و کلیسائی را که بر پا کرد و زحمات و خطرها و امتحاناتی را که متحمل شد و معجزاتی که از دست وی صادر شد و الهاماتی که یافت و خطبه ها و نوشته های او که در آنها دین مسیح را توضیح نموده از جمله سایر ادیان محافظت میکند و محسنات زایدالوصفی راکه خدا بتوسط او بعمل آورد و دلیری و عمر و شهادت او را ملاحظه نمائیم می بینیم که فی الحقیقة یکی از اشخاص بی نظیر است . سجیه ٔ پولس در نامه هایش بطور کمال مصور است و چنانکه کرسس توم میگوید «در دهان مردم در تمام جهان هنوز زنده است که بتوسط او نه تنها مریدان او بلکه تمام مؤمنین تا امروز هم تمام مقدساتی که هنوز از عدم بوجود نیامده اند تا بازآمدن مسیح برکت یافته و خواهند یافت در آنها می بینم که قوّه تبدیل ، ترفیع و توفیق شخصی را که اولاً مایه ٔ فتنه و اغتشاش میشد و تندمزاج بود چگونه تبدیل یافته نمونه و سرمشق فضایل انسانیت و سجیه ٔ مسیحیت گردانیده است و با وجود جرأت و ثبات باملاحظه و مؤدب و نجیب و بشاش و وطن پرست بوده صرف نظر از لذات خود کرده در تمام تصورات و تأثیرات خود بی نظیر بود». (قاموس مقدس ص
228،
230،
231،
232،
233).