پلقیدن
نویسه گردانی:
PLQYDN
پلقیدن . [ پ ُ ل ُق ْ قی دَ ] (مص ) رجوع به پلغیدن شود.
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
پلغیدن . [ پ ُ ل ُغ ْ غی دَ ] (مص ) پلقیدن . بیرون جستن و برجستن و برآمدن و بیرون خزیدن چیزی چنانکه تیرک دیگ جوشان و چشم در بعض بیماریها...