اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پلنگینه پوش

نویسه گردانی: PLNGYNH PWŠ
پلنگینه پوش . [ پ َ ل َ ن َ / ن ِ ] (نف مرکب ) آنکه لباس از پوست پلنگ دارد. ملبس به پلنگینه . پلنگی پوش :
بگفتندکای مرد با زور و هوش [ به رستم ]
برین گونه پیلی پلنگینه پوش
پدر نام تو چون بزادی چه کرد
کمندافکنی یا سپهر نبرد؟

فردوسی .


یکایک بیامد خجسته سروش
بسان پری پلنگینه پوش .

فردوسی .


سرند از کران دید دیوی بجوش
بزیر اژدهائی پلنگینه پوش .

اسدی (گرشاسبنامه نسخه ٔ خطی مؤلف ص 35).


پلنگینه پوشان زاول بکین
پسش برگشادند ناگه کمین .

اسدی (گرشاسبنامه ٔ نسخه ٔ خطی مؤلف ص 67).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
رزماگند ارتشی برای پنهان شدن از دیدگان دشمن، یونیفورم پلنگی، لباس رزمی کوماندویی بنابر روایت شهنامه در باستان، پهلوانان ایرانی از چزم پلنگ رزماگند می...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.