گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پلو نویسه گردانی: PLW پلو. [ پْل ُ / پ ِ ل ُ] (اِخ ) ۞ مرکز بخشی از ایالت کانتال در شهرستان موریاک دارای 2004 تن سکنه . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه واژه معنی طاس پلو طاس پلو. [ پ ُ ل َ / لُو ] (اِ مرکب ) قسمی از اقسام پلوها است . قیمه پلو قیمه پلو. [ ق َ / ق ِ م َ / م ِ پ ُ ل ُ ] (اِ مرکب ) نوعی پلو. طرز تهیه آن بدینگونه است که گوشت را قیمه کرده بعد از سرخ شدن پیاز در روغن ، ق... باقلی پلو باقلی پلو. [ ق ِ پ ُ ل َ / لُو ] (اِ مرکب ) باقلاپلو. که از برنج و دانه های پوست کنده ٔ باقلی و شبت (شِوِد) پزند. رجوع به باقلاپلو شود. قورمه پلو قورمه پلو. [ قُرْ م َ / م ِ پ ُ ل ُ ] (اِ مرکب ) نوعی پلو و طرز تهیه ٔ آن بدین گونه است که چلو را پخته و ادویه زده ، روغن بر رویش نمیدهند و ... بابونه پلو بابونه پلو. [ ن َ / ن ِپ ُ ل َ / لُو ] (اِ مرکب ) پلوی که با بابونه پزند. اسلامبولی پلو اسلامبولی پلو. [ اِ پ ُ ل َ / لُو ] (اِ مرکب ) نوعی پلو که در آن آب گوجه فرنگی (طماطة) ریزند. و در اسلامبول آنرا عجم پلاو نامند. پلو گاستل دائولاس پلو گاستل دائولاس . [ پْلو / پ ُ ت ِ ] (اِخ ) ۞ نام دهستانی از ایالت فینیستر در شهرستان بِرست در شبه جزیره ای از خلیج بِرست دارای 6914 تن ... پل وو پل وو. [ پ ِ ] (اِخ ) ۞ مجموعه ٔ ارتفاعات کوهی از آلپهای بالا (دفینه ) درفرانسه و نیز نام قله ٔ آن کوه به ارتفاع 3954 گز. پل و پا پل و پا. [ پ َل ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) پا. پر و پا : دریغ این بر و برز و بالای تورکیب دراز و پل و پای تو.فردوسی . پل و پخت پل و پخت . [پ ِ ل ُ پ ُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) قرارهای نهانی دو تن با یکدیگر. مذاکره و قرار و عهد مخفی . قرارداد در خفا. قرارداد نهانی . ساخت و... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ صفحه ۲ از ۳ ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود