اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پند

نویسه گردانی: PND
پند. [ پ َ ] (اِ) نشستگاه را گویند و به عربی مقعد خوانند. (برهان قاطع). دُبُر (پندی کنایه از امرد است ) :
پند و نره ٔ حامدی آن کشته مفاجا
بر... نجوم آژخ بر خایه ٔ طب فنج .

سیف اسفرنگ (از جهانگیری ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
پند به معنی نصیحت است که جنبه تشویق دارد. اما ، اندرز جنبه ی توبیخ و بازداشت دارد که ما را از انجام کاری منع می دارد. وقتی با یکدیگر بیان می شوند گفتا...
پند پذیرفتن . [ پ َ پ َ رُ ت َ ] (مص مرکب ) قبول اندرز و نصیحت . اتّعاظ. (منتهی الارب ) : دی ماه فناست پند بپذیرچون بلبل و نحل گوشه ای گیرکا...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.