اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پوزش خواستن

نویسه گردانی: PWZŠ ḴWASTN
پوزش خواستن . [ زِ خوا / خا ت َ ] (مص مرکب )پوزش طلبیدن . عذر خواستن . بحلی خواستن :
سیاووش را دید، بر پای خاست
بخندیدو بسیار پوزش بخواست .

فردوسی .


و رجوع به پوزش شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.