گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پوزش کنان نویسه گردانی: PWZŠ KNAN پوزش کنان . [ زِ ک ُ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) صفت بیان حالت از پوزش کردن . در حال پوزش خواستن : برفتند پوزش کنان پیش شاه که گر شاه بیند ببخشد گناه . فردوسی .همی رفت پوزش کنان پیش اوپر از شرم جان بداندیش او.فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود