اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پوزش گرفتن

نویسه گردانی: PWZŠ GRFTN
پوزش گرفتن . [زِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) پوزش آغازیدن :
ز گفتار او ماند اندر شگفت
زمین را ببوسید و پوزش گرفت .

فردوسی .


و رجوع به پوزش شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.