گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پوست برآوردن نویسه گردانی: PWST BRʼAWRDN پوست برآوردن . [ ب َ وَدَ ] (مص مرکب ) پوست کندن از ... پوست بازکردن از ... || سخت عذاب و شکنجه کردن : چو نتوان ز دشمن برآورد پوست از او سر بسر چون رهی هم نکوست .اسدی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود