اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پوسیده گشتن

نویسه گردانی: PWSYDH GŠTN
پوسیده گشتن . [ دَ / دِگ َ ت َ ] (مص مرکب ) پوسیدن . پوسیده شدن :
چو پی سست و پوسیده گشت استخوان
دگر قصه ٔ سخت روئی مخوان .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.