پویش
نویسه گردانی:
PWYŠ
پویش . [ ی َ ] (اِ)پوپو. پوپک . هدهد. شانه بسر. مرغ سلیمان . (شعوری ص 266 ج 1). و کلمه مصحف پوپش است . رجوع به پوپش شود.
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
پویش. (تلفظ: puyeš) (اسم مصدر از پوییدن) ، پیگیری و فعالیت مستمر و جدی در بدست آوردن چیزی ؛ فرآیند پویش.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.