گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پوی و تک نویسه گردانی: PWY W TK پوی و تک .[ ی ُ ت َ ] (اِ مرکب ، از اتباع ). رجوع به پوی و رجوع به تک و رجوع به تک و پو و تکاپو شود : راهشان یوز گرفته ست و ندارند خبرزآن چو آهو همه در پوی و تک و بابطرند.ناصرخسرو. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه واژه معنی تک و پوی تک و پوی . [ ت َ ک ُ ] (ترکیب عطفی ،اِ مرکب ) تاخت و دو و دو تیز و تند. (ناظم الاطباء).تکاپوی . آمد و شد از روی تعجیل و شتاب : خورشیدرخا وصل ت... تک و پوی زدن تک و پوی زدن . [ ت َ ک ُ زَ دَ ] (مص مرکب ) تلاش کردن . جهد کردن . به هر دری زدن . بهر سوی روی آوردن : در طرف خراسان و عراق هنوز آتش فتن... نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود