اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پویه کردن

نویسه گردانی: PWYH KRDN
پویه کردن . [ ی َ / ی ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) رفتن نه نرم و نه بشتاب :
بر طراز آخته پویه کند چون عنکبوت
بر بدستی جای بر جولان کند چون بابزن .

منوچهری .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
منصور شکرایی
۱۳۹۰/۱۲/۰۶ Iran
0
0

در مخزنالاسرار نظامی آمده است
پای چو در راه نهاد آن پسر پویه هـمـی کرد و درآمد به سر
پایش ازان پویه درآمد ز دست مهر دل و مهره پایش شکست


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.