اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پهره دار

نویسه گردانی: PHRH DʼR
پهره دار. [ پ َ رَ / رِ ] (نف مرکب ) پاسدار. محافظت کننده . (برهان ) :
خلیل از بیم آن زنهارخواران
مرتب داشت جمعی پهره داران .

نزاری (از جهانگیری ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.