اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پهلوان زنده

نویسه گردانی: PHLWʼN ZNDH
پهلوان زنده . [ پ َ ل َ / ل ِ ن ِ زِ دَ /دِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) پهلوان حاضر و موجود.
- امثال :
پهلوان زنده را عشق است ؛ تعبیری مثلی نظیر سیلی نقد به از حلوای نسیه :
پهلوان زنده را عشق است ساقی می بیار
چند میگوئی سخن از رستم و اسفندیار.

دهقان سامانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.