اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پهلو خاریدن

نویسه گردانی: PHLW ḴARYDN
پهلو خاریدن . [ پ َ دَ] (مص مرکب ) (... کسی را) کاستن از وی :
توئی بر خواب و خور فتنه همانا خود نئی آگه
که مر پهلوت راگیتی بخواب و خور همی خارد.

ناصرخسرو.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.