اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پهلو داشتن

نویسه گردانی: PHLW DʼŠTN
پهلو داشتن . [ پ َ ت َ ] (مص مرکب ) نفع و فایده داشتن . نفع و فایده دادن بکسی . مفید بودن . خلاف بی پهلوئی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
پهلو نگه داشتن . [ پ َ ن ِ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) پهلو کردن . دوری کردن : تو ای پهلوان کامدی سوی من نگهدار پهلو ز پهلوی من .نظامی .
پهلو نگاه داشتن . [ پ َ ن ِ ت َ ](مص مرکب ) پهلو نگه داشتن . پهلو کردن . دوری کردن .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.