پیاده رو. [ دَ
/ دِ رَ
/ رُو ] (اِ مرکب ) قسمتی از دو طرف راه یا خیابان یا کوچه که گذرگاه پیادگان فقط می باشد. مقابل سواره رو، بمعنی قسمت میانی رهگذر یا خیابان . هریک از دو کناره یا بر خیابان برای رفتن پیادگان . پیاده گرد. || (نف مرکب ) آنکه غیر سواره رود.آنکه با پای خود بی مرکبی طی طریق کند. مجرد رو. (آنندراج )
: مردم پیاده رو را حال بتر از این بود. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص
626). و مردم آن جمله ایراهستان سلاح ور باشند و پیاده رو و دزد و راه زن . (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص
132). و مردم پیاده رو و سلاح ور و دزد و خونخواره باشند. (فارسنامه ٔ ابن البلخی ص
141).
در حضرتش از علو پایه
ارواح پیاده روچو سایه .
میرزا فصیحی (از آنندراج ).