اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیاله کش

نویسه گردانی: PYALH KŠ
پیاله کش . [ ل َ / ل ِ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) پیاله پیما. (آنندراج ). می خوار. میخواره . پیاله پیما :
رند پیاله کش را تأثیر واگذاریم
کاری بما ندارد ما را به او چه کار است .

محسن تأثیر.


رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 157 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.