پیام
نویسه گردانی:
PYAM
پیام . [ پ َ ] (اِخ ) نام یکی از ایستگاههای راه آهن آذربایجان که بجای ایستگاه یام پذیرفته شده است . (فرهنگستان ).
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۹ ثانیه
پیام . [ پ َ ] (اِ) ۞ رسالت . پیغام . (جهانگیری ). خبر و پیغام . (برهان ). از زبان کسی چیزی گفتن و آن را پیغام زبانی هم میگویند و پیغام کاغذ...
پیام . [ پ َ ] (اِخ ) میر شرف الدین . یکی از امرا و شعرای هندوستان . وفات 1166 هَ . ق . (قاموس الاعلام ترکی ).
پیام آور. [ پ َوَ ] (نف مرکب ) رسول . آنکه واسطه ٔ ابلاغ سخنی و گفتاری از کسی بدیگری باشد خواه زبانی و خواه بنوشته . پیغام آور. قاصد. (شعوری...
خوش پیام . [ خوَش ْ / خُش ْ پ َ ] (ص مرکب ) خوش پیغام . آنکه پیغام خوش دارد. نیکوپیام . حامل خبر و پیغام خوش : بهر این گفت آن رسول خوش پیام ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
پیام گیر. دستگاه ضبط خودکارِ پیام های تلفنی. واژهٌ مترادفِ Answering machine.
پیام نما. ( فرهنگستان ) سامانه ای است که اطلاعات مورد نیاز روزانه را، از قبیل اجناس و ساعات پرواز هواپیماها و اخبار مهم سیاسی و اجتماعی، به صورت نوشته...
پیام رسان. (رایانه) نرم افزاری است برای استفاده از خدمات پیام رسانی فوری. مترادفِ Messenger.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
سامانه پیام صوتی سامانه پیام صوتی این امکان را به کاربران خود می دهد تا فایل صوتی ضبط شده ی مورد نظر خود را از طریق تماس تلفنی برای هزاران مخاطب خود...