گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پی تاگراس نویسه گردانی: PY TAGRʼS پی تاگراس . [ گ ُ ](اِخ ) ۞ از مردم لاسدمون ، از سرداران یونانی و فرمانده سی وپنج کشتی که در ایسوس به کورش اصغر ملحق شد. (ایران باستان ج 2 ص 1005). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه واژه معنی پی تاگراس پی تاگراس . [ گ ُ ] (اِخ ) فرزند اِوُاگراس ، از سرداران یونان . (ایران باستان ج 2 ص 1125). پیتاگراس پیتاگراس . [ گ ُ ] (اِخ ) ۞ فیثاغورس . پیتاگور. رجوع به فیثاغورس شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود