پی جوی
نویسه گردانی:
PY JWY
پی جوی . [ پ َ / پ ِ ] (نف مرکب ) پی جو. اثرجوی .
- پی جوی کسی یا چیزی شدن (عوام پی جور گویند) ؛ بجستجوی وی برخاستن ؛ تفتیش حال وی کردن . رجوع به پی جو شدن شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.