اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیچیده دست

نویسه گردانی: PYCYDH DST
پیچیده دست . [ دَ / دِ دَ ] (ص مرکب ) که دستی کژ دارد. کسی که دست او را پیچیده باشند و آن کنایه از ناتوان و زبونست . (آنندراج ) :
بدان سست پایان پیچیده دست
سکندر چه لشکر تواند شکست .

نظامی .


|| که دستی عضلانی دارد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.