اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیرایه گر

نویسه گردانی: PYRʼYH GR
پیرایه گر. [ را ی َ / ی ِ گ َ ] (ص مرکب ) پیراینده . آنکه بپیراید. آنکه پیرایه کند :
پیرایه گر پرندپوشان
سرمایه ده شکرفروشان .

نظامی .


متحلی . پیرایه کننده .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.