اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیر دهقان

نویسه گردانی: PYR DHQAN
پیر دهقان . [ دِ ] (اِ مرکب ) دهقان پیر. دهقان سالخورده . || کدخدا و بزرگ ده . || شراب انگوری کهنه . شراب کهنه ٔ انگوری . (برهان ). می انگوری . (شرفنامه ). پیر سالخورده . (برهان ) :
آن جام رخشان دردهید آزاده را جان دردهید
وآن پیر دهقان دردهید از شاخ برنا ریخته .

خاقانی .


و رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 244 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.