گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پیر طریقت نویسه گردانی: PYR ṬRYQT پیر طریقت . [ رِ طَ ق َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) ۞ مراد. مرشد. شیخ . پیر. شیخ ِ ارشاد. قطب : جوابش داد آن پیر طریقت که ده چیز است در معنی حقیقت . عطار.طاقت جور زبانها نیاورد و شکایت پیش پیر طریقت برد. (گلستان ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود