گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پیر کار نویسه گردانی: PYR KAR پیر کار. [ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) استادکار. دانای کار : کدو خوش بنزدیک نرگس بکارسفارش چه حاجت تویی پیر کار.ظهوری (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود