گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پیر مجرد نویسه گردانی: PYR MJRD پیر مجرد. [ رِ م ُ ج َرْ رَ ] (اِخ ) خواجه ابوالولید احمد. || (مزار...)؛ موضعی بظاهر شهرات . (حبیب السیر چ خیام ج 3 ص 639 و ج 4 ص 580 و 581). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود