پیروی نمودن
نویسه گردانی:
PYRWY NMWDN
پیروی نمودن . [ پ َ / پ ِ رَ / رُ وی ن ِ / ن ُ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) پیروی کردن . تعاقم . تسدی . تقفی . قرو. تقفر، اقتفار؛ پیروی نمودن و در پی رفتن . تعقبل ؛ پیروی نمودن کسی را وپس او آمدن . تعجس ؛ پیروی کردن کسی را به کاری . (منتهی الارب ). نیز رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 84 شود.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.