پی ریزی
نویسه گردانی:
PY RYZY
پی ریزی . [ پ َ / پ ِ ] (حامص مرکب ) عمل پی ریز. بنیان گذاری . پی افکنی . اساس افکنی .
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
پی ریزی شدن . [ پ َ / پ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) اساس گرفتن . بنیاد یافتن . تأسیس شدن . بنیان گذارده شدن .
پی ریزی کردن . [ پ َ / پ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) تأسیس کردن . بنیاد نهادن . پی افکندن . اساس نهادن .