گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پی سوده نویسه گردانی: PY SWDH پی سوده . [ پ َ / پ ِ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) لگدکوب شده . پایمال : بس مور کو ببردن نان ریزه ای ز راه پی سوده ٔ کسان شود و جان زیان کند.خاقانی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود