پیش آب
نویسه گردانی:
PYŠ ʼAB
پیش آب . (اِخ ) نام بلوکی در شرق دریاچه ٔ زره به سیستان . به روزگار قدیم آنرا پیش زره میخواندند. (تاریخ سیستان ص 297 ح و 378 ح ). و رجوع به پیش زره شود.
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
پیشاب . (اِ مرکب ) بول . شاش . زهراب . شاش کوچک .پیشیار. گمیز. (برهان ). || مقابل پس آب .
پیشاب راه . (اِ مرکب ) مجرای بول . (از لغات موضوعه ٔ فرهنگستان ).
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
پیشاب کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) بول کردن . شاشیدن . رجوع به پیشاب ریختن شود.
پیشاب ریختن . [ ت َ ] (مص مرکب ) بول کردن . شاشیدن . آب تاختن . در تداول اطفال جیش کردن . درتداول عوام ادرار کردن . پیشاب کردن . زهراب ریخت...