پیش بینی کردن
نویسه گردانی:
PYŠ BYNY KRDN
پیش بینی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مآل اندیشی کردن . عاقبت اندیشی کردن . احتیاط بکار بردن . آخربینی کردن . آخر دیدن . رجوع به پیش بینی شود
: خردمندی و پیش بینی کنی
توانایی و پاک دینی کنی .
فردوسی .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.