پیش پا. [ ش ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) جلوی پا. برابر پا. پیش پای
: گر من از باغ تو یک میوه بچینم چه شود
پیش پائی بچراغ تو ببینم چه شود.
حافظ.
|| قسمت مقدم پا. قسمت قدامی پا. روی پا
: از سیاهی دل به تقصیرات خود بینا نشد
مستی طاوس کم از عیب پیش پا نشد.
صائب (از آنندراج ).
|| در تداول عوام ، پیش پای کسی ، لحظه ٔ قبل از آمدن او: پیش پای شما رفت ، اندک زمانی قبل از آمدن شما رفت .