گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پیشتاب نویسه گردانی: PYŠTAB پیشتاب . (اِ)پیشتو. صورتی از کلمه ٔ پیستوله ۞ . رجوع به پیستوله شود. طپانچه . آلتی آتشی کوچک . رولور یا رولوه ٔ لوله بلند. تپانچه . قسمی شش لول . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۷ ثانیه واژه معنی پیشتاب پیشتاب . (نف مرکب ) که از پیش تابد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود