پیش درآمدن
نویسه گردانی:
PYŠ DRʼAMDN
پیش درآمدن . [ دَ م َ دَ ] (مص مرکب ) درآمدن مقدم بر... صری . زلجان . استقدام . تقدیم . هداء. فروط. انکلاس . ادرنفاق . ازرف الرجل ؛ پیش درآمد. زلیف ؛ پیش درآمدن در کارزار. اندراع ؛ پیش درآمدن مرد. تغون ؛ پیش درآمدن و شجاعت نمودن در جنگ . (منتهی الارب ).
- از پیش کسی درآمدن ؛ بحمایت او برخاستن .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.