گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پیش راندن نویسه گردانی: PYŠ RʼNDN پیش راندن . [ دَ ] (مص مرکب ) بجلوراندن . حرکت دادن بسوی مقابل . بجانب مقابل روان ساختن . هدایت کردن چیزی یا کسی بسوی مقابل : تو مرا بگذار زین پس پیش ران حد من این بود ای سلطان جان .مولوی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود