اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیش شاخ

نویسه گردانی: PYŠ ŠAḴ
پیش شاخ . (اِ مرکب ) جامه ای بود مانند فرجی که پیش آن باز باشد و اکثر و اغلب زنان پوشند. (جهانگیری ). جامه ٔ پیش گشوده . جامه ٔ پیش بازی چون نیم تنه . فرجی و جامه ٔ پیش باز را گویند که بیشتر زنان پوشند. (برهان ). جامه که پیش دامن آن باز باشد. (انجمن آرا) :
آن پیش شاخ شرب (؟) چه شوخست در نظر
گویند کان درخت گل از گلستان کیست .

نظام قاری (دیوان البسه ).


در پیش شاخ آمدم از دگمه ها به یاد
چون غنچه جلوه داد بر اطراف جویبار.

نظام قاری (دیوان البسه چ استانبول ص 46).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.