اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیش فروش

نویسه گردانی: PYŠ FRWŠ
پیش فروش . [ ف ُ ] (نف مرکب ) که پیش فروشد. که قبل از موعد مقرر و تهیه شدن جنس بها ستاند. || (اِمص مرکب ) مال یا غله را قبل از مهیا شدن و حاضر بودن فروختن . فروش قبل از بدست آمدن جنس . بها ستدن پیش از تحویل مال یا غله . پیش فروشی .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
پیش فروش . [ف ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان زبرخان بخش قدمگاه شهرستان نیشابور. واقع در 8 هزارگزی شمال قدمگاه . کوهستانی ، معتدل ، دارای 407 تن سکن...
پیش فروش کردن . [ ف ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیش فروختن . فروختن پیش از مهیا شدن و حاضر آمدن مال یاغله . بها ستدن قبل از فرا رسیدن و آماده شدن...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.