پیشکوه
نویسه گردانی:
PYŠKWH
پیشکوه . (اِخ ) نام کوهی به دوهزار مازندران . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو بخش انگلیسی ص 153).
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
پیشکوه . (اِخ ) نام سابق شهرستانی از استان پنجم کشور که امروز به ایلام شهرت دارد. رجوع به فرهنگ جغرافیائی ایران استان پنجم شهرستان ایلا...
پیشکوه . (اِخ ) دهستان پیشکوه شامل تمام بخش تفت شهرستان یزد است . رجوع به تفت شود. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 10).
پیشکوه پائین . [ هَِ ] (اِخ )مزرعه ای جزء پیشکوه بالا. رجوع به پیشکوه بالا شود.
پیش کوه . [ ش ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) مقابل پشت کوه . قسمت قدامی کوه . آن سوی کوه که برابر باشد. || نزدیک کوه و در دامنه ٔ آن .
پیش کوه بالا. [ هَِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان القورات بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند، واقع در 40هزارگزی شمال باختری بیرجند. کوهستانی ، معت...