پیش گیر
نویسه گردانی:
PYŠ GYR
پیش گیر. (نف مرکب ) که پیش گیرد. که مانع آید. که پیش گیری کند. که جلوگیر آید. || (اِ مرکب ) پیش بند. پیش دامن . || لنگ . فوطه . منشفه . لنگ که از کمر تا پایین بندند از جلو.
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.