اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیش نشین

نویسه گردانی: PYŠ NŠYN
پیش نشین . [ ن ِ ] (نف مرکب ) که پیش نشیند، آنکه در صدر جلوس کند :
پیشگاه ستم عالم را
داور پیش نشین بایستی .

خاقانی .


|| آنکه در برابر و نزدیک جا گیرد، و در پیش کسی یا چیزی نشیند :
پروانه که نور شمع افروخت
چون پیش نشین شمع شد سوخت .

نظامی .


|| (در زایمان ) دایه . پازاج .(جهانگیری ). ماما. قابله . مام ناف . ماماچه که هنگام زادن زنان حامله را در پیش نشیند و اعانت کند. (آنندراج ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.