پیشواز کردن
نویسه گردانی:
PYŠWʼZ KRDN
پیشواز کردن . [ ش ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) پیشواز رفتن . پیشباز رفتن . پیشباز کردن . پذیره شدن .
- امثال :
سگ بخورد پیشواز گرگ میرود ؛ طعامی بس ثقیل و ناسازوار است .
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.