اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیشه

نویسه گردانی: PYŠH
پیشه . [ ش َ / ش ِ ] (اِ) رسنی باشد که آنرا از لیف خرما تابند. (برهان ). || قسمی از نی که شبانان نوازند و آنرا توتک خوانند. (برهان ) ۞ . و ظاهراً درین معنی مصحف نیشه ، نی چه است . یَراع . (السامی ) :
با تاج خسروی چه کنی از گیا کلاه
با ساز باربد چه کنی پیشه ٔ ۞ شبان .

خاقانی (از جهانگیری ).


زآن نی که از آن پیشه ۞ کنی ناید جلاب .

خاقانی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
تبه پیشه . [ ت َ ب َ ه ْ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) ج ، تبه پیشگان . تباهکار. تبه کار. که پیشه و کارش بر تباهی و فساد باشد. که پیشه اش تباه باشد. رج...
جعل پیشه . [ ج ُ ع َ ش َ ] (ص مرکب ) دارای خوی و سرشت جعل . پست و فرومایه . تنگ نظر و کوتاه همت : خود عذرشان نهم که جعل پیشه اند پاک زان طا...
پیشه کار. [ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) (از: پیشه + کار، مزید مؤخری که مبالغه ٔ شغلی را رساند) صنعتگر. صنعتکار. استادکار. پیشه ور. پیشه گر : یکی پیشه...
پیشه آتش . [ش َ / ش ِ ت َ ] (اِ مرکب ) کنایه از کار شیطان بود. (انجمن آرا). کنایه از کارهای شیطانی باشد. (برهان ).
پیشه وران . [ ش َ / ش ِ وَ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) ۞ ج ِ پیشه ور. صاحبان حرف . اهل حرفت . محترفه . این کلمه در تداول امروز بحای کسبه و اصناف ...
باطل پیشه . [ طِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) آنکه راه ناحق پیشه سازد. بی سروپا. غوغا. (یادداشت مؤلف ) : و عامه ٔ شهر و باطل پیشه ها سرها برهنه کردن...
پیشه گانی . [ ش َ / ش ِ ] (حامص ) پیشه وری : باب چهل و چهارم اندر آیین ورسم دهقانی و هر پیشه گانی . (ص 9 منتخب قابوسنامه ).
درنگ پیشه . [ دِ رَ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) درنگ کار. صبور و با استقامت . با تحمل و شکیبا. ثابت قدم : مبارزانی همدست و لشکری هم پشت درنگ پیشه ...
دولت پیشه . [ دَ/ دُو ل َ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) که سلطه و شکوه و جلال دارد. که دولت و بخت قرین دارد. خوشبخت : شنیدستم که دولت پیشه ای بو...
راست پیشه . [ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) کسی که راستی و درستی پیشه دارد. که پیشه راست دارد.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۶ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.