گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پیشه گشتن نویسه گردانی: PYŠH GŠTN پیشه گشتن . [ ش َ / ش ِگ َ ت َ ] (مص مرکب ) شغل و عمل صنعت شدن : بر آن شیشه دلان از تر کتازی فلک را پیشه گشته شیشه بازی .نظامی . || عادت شدن : کسی را که خون ریختن پیشه گشت دل دشمن از وی پر اندیشه گشت .فردوسی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود