گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پیشی کردن نویسه گردانی: PYŠY KRDN پیشی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سبقت کردن : بر آن سبزه شبیخون کرد پیشی که با آن سرخ گلها داشت خویشی . نظامی .شرصه بکلامه شرصاً؛ پیشی کرد او را بسخن . (منتهی الارب ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود