گفتگو درباره واژه گزارش تخلف پیغال نویسه گردانی: PYḠAL پیغال . (اِ مرکب ) (از پیغ، بمعنی چیزی نوک تیز + َال ، ادات نسبت ) نیزه . (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) (اوبهی ). رمح : دریغ آن سر و برز و آن یال اوهم آن تیر و آن تیغ و پیغال او.(از فرهنگ اسدی ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه واژه معنی پیغال پیغال . (اِخ ) ۞ ترکی شده ٔپیگال مجسمه ساز فرانسوی . تولد پاریس سال 1714 و وفات 1785 م . (قاموس الاعلام ترکی ). رجوع به پیگال شود. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود