اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیل استخوان

نویسه گردانی: PYL ʼSTḴWAN
پیل استخوان . [ اُ ت ُ خوا / خا] (اِ مرکب ) استخوان فیل . پیلسته . عاج :
سیاهی که چون جنگ بر گاشتی
بکف سنگ و پیل استخوان داشتی
همان سنگ و پیل استخوان در ربود
دوید از پس پهلوان همچو دود.

اسدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.