اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیل فکن

نویسه گردانی: PYL FKN
پیل فکن . [ ف ِ ک َ ] (نف مرکب ) که فیل افکند. که فیل را تواند برتافتن از نیرومندی . که با پیل برآیدو او را پست کند از بس زورمندی و قدرت :
شیربچه گر بزخم مور اجل رفت
پیل فکن شیر مرغزار بماناد.

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.