اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

پیمان گسلیدن

نویسه گردانی: PYMAN GSLYDN
پیمان گسلیدن . [ پ َ / پ ِ گ ُ س ِ دَ ] (مص مرکب ) پیمان گسستن . پیمان شکستن . نقض عهد کردن . خلف وعده کردن . از سر عهد و پیمان رفتن :
به دوستی که وفا گر کنی و گرنکنی
من از تو بر نکنم مهر و نگسلم پیوند.

سعدی .


چه باشد رشته ٔ پیمان عمرم نگسلد ساقی
که خواهد پر شدن پیمانه زان پیمان گسل ما را.

خواجه ٔ آصفی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.